غزلغزل، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

یادداشت هایی برای غزل

ماه رمضان

سلام غزل جان !ماه رمضان بر شما دلبندم مبارک باشدغزلم مدتی است به علت کسالت و رسیدن ماه مبارک برایت ننوشته ام این روز ها شما اولین ماه مبارک رمضان را  تجربه می کنی هنگام افطارشما نیز سرسفره افطار می نشینی و برای اینکه سفره را به هم نریزی همیشه تکه ای نان سنگک دستت می دهیم و  شما هم با نان و خرما افطار باز می کنی خیلی خوب نان را تکه تکه می کنی و می خوری آخه دو تا دیگه از دندانهای بالاییت هم در آمده و گاهی اوقات سحر ها بلند میشی و خلاصه مانند همه بندگان خوب خدا از برکات این ما استفاده می کنی کار های که این روز ها انجام میدی دست دادن هست که قشنگ یاد گرفتی که دست بدی توپ را با پاهات شوت میکنی، میگیم بپپرمی پری و کلمه های آبه ،پوف،دد،مام...
16 مرداد 1391

ماست خوری

  --------------------------------------------------------------- ثبت در تاریخ: غزل جان 2تا دندون بالایی هاتم در اومد که یه ذره داره اذیتت میکنه، باحساب اینها الان 4تا دندون خوشگل داری ...
31 تير 1391

به یادت هستم

سلام غزلم! اعیاد ماه شعبان بر تو کوچولوی نازم مبارک مامانی من این روز ها خیلی وقت نمی کنم برایت مطلب بنویسم راستی گوش تو سوراخ کردیم مبارکت باشه این روز ها کلمه های که میگی بابا و ماما و بوف ،ده ،نه،به و حدودا یکماه که می شینی ولی پس از مدتی می افتی وقتی توی روروک میذارنت فقط عقبی می ری وقتی هم که می خواباند فقط غلط می زنی سینه خیز نمی ری فقط تلاش می کنی شکمت را از روی زمین بلند کنی روی پنجه پا و دستات پل می زنی وقتی هم که بابات روی دستاش بلندت میکنه میگه غزل پاهاتو باز کن مثل ژیمناسبیک ها پا هاتو صاف و کشیده به دو طرف باز میکنی راستی یادم رفت بگم بعضی موقع ها هم پاهات میاری بالا و شست پاتو می خوری خلاصه کلی چیز های دیگه که تو رو با نمک و ت...
20 تير 1391
1